سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گفتن و شنیدن قصه و تاثیرات روانی آن بر کودکان

قصه صوتی کودکانه

موارد مهمی که بهتر است در مورد گفتن قصه به کودکان بدانید...

همواره قهرمانان قصه ها، برای کودک جذاب است و او در تمام مدت خود را در نقش قهرمان قصه تصور می کند.به خاطر این همذات پنداری، کودک تصور می کند مانند قهرمان داستان می تواند از خطرات عبور کند و با او به پیروزی دست یابد. اهمیت قصه گویی به اندازه ای است که بسیاری از روانشناسان آن را در شکل گیری شخصیت کودک بسیار موثر می دانند و بیان خوبی ها، بدی ها و آموزش انجام کارهای خوب و دوری کردن از کارهای بد را در قالب قصه یکی از موثرترین و بهترین شیوه ها می دانند.
 
قهرمانان قصه ها چه تاثیراتی در ذهن کودکان برجا می گذارند؟
به طور معمول قهرمان قصه ها برای کودکان جذاب بوده و مشتاق هستند مانند قهرمانان قصه ها رفتار کنند، لباس بپوشند یا صحبت کنند. هرچه سن کودک پایین تر باشد از لحاظ تفکر و شناخت عینی تر است و خیال و واقعیت را کمتر از هم تفکیک می کند از این رو قهرمان داستان را واقعی تر پنداشته و آن را باور می کند.
   
قهرمانان مثبت و منفی قصه ها تا چه اندازه موجب همذات پنداری در کودکان می شوند و خوب و بد درس های زندگی را به آنها یاد می دهند؟
گاه به دلیل نوع رابطه ای که کودک در دنیای واقعی با اطرافیان دارد، قهرمان داستان هایش را بهتر پذیرفته و از آنها تبعیت می کند. والدین و مراقبان کودک به دلیل توانمندتر بودن بیشتر سعی دارند کودک را مهار کنند و کودک که توانایی کمتری برای کنترل محیط دارد به دنیای خیال روی آورده و گاه به قهرمان داستان هایش پناه می آورد. ممکن است آرزوها وتمایلات خود را با آنها فرافکنی کند و در دنیای تخیل هرگونه رابطه ای را که دوست دارد با آنها برقرار کند چون در این جا از قدرت بیشتری برخوردار است. والدین و مربیان نیز ممکن است از این فرصت برای تربیت و یا تبعیت از کودک استفاده کنند به عنوان مثال دستورات یا پندهای خود را از زبان قهرمانان بگویند.
   
خواندن قصه ها در هر گروه سنی با چه موضوع هایی باید شروع شود و آیا قهرمانان داستان باید حیوانات، اشیا یا انسان ها باشند و بیشتر موضوع های قصه ها بر چه مبنایی(عاطفی یا آموزشی) باشد؟
کودکان کمتر از 7سال یعنی پیش از دبستان تفکر عینی دارند یعنی موضوع ها را همان گونه که می بینند یا می شنوند درک می کنند و نمی توانند موضوع های پیچیده و انتزاعی را درک کنند پس مفاهیم را باید به شکل ملموس و عینی به آنان منتقل کرد. در این مرحله آن ها تفکر جاندارپندارانه دارند و تصور می کنند اشیا زنده هستند و احساس دارند همچنین می توانند با آن ها حرف بزنند. کودکان احساس می کنند حیوانات قادر به تکلم بوده و از توانایی های انسانی برخوردارند از این رو داستان های مربوط به اشیا و حیوانات را دوست دارند.

قصه های ترسناک و قهرمانان هیولایی، موجودات نامریی و... چه تاثیراتی در ذهن کودکان برجا می گذارند؟
داستان های تخیلی همیشه مورد توجه کودکان و نوجوانان هستند. این داستان ها باعث پرورش تخیل کودک شده و اگر متناسب با سن و روحیه او گزینش شوند، در آینده موجب پیشرفت و سازندگی اش می شود. قوه تخیل تاثیر رشد دهنده دارد و باعث توانمندی کودک خواهد شد. همان گونه که پیش تر گفته شد کودک توانایی کمتری برای کنترل محیط خود دارد بنابراین به دنیای تخیل روی آورده و کارهایی را که در واقعیت نمی تواند انجام دهد در خیال تمرین می کند؛ به طور مثال دشمنانش را نابود می کند یا ماشین مورد علاقه اش را می سازد و اعتماد به نفس پیدا می کند.
 
چقدر باید برای کودکان کتاب خواند؟
برای پرورش و ارتقای سطح تخیلات کودکان لازم است هر روز برایشان کتاب خوانده شود. ولی میزان خواندن داستان برای هر کودک بستگی به دامنه توجه و علاقه مندی وی دارد. برخی کودکان به خصوص کودکان بیش فعال، کم توجه و مبتلابه اختلال یادگیری ممکن است تمایل کمتری از خود برای شنیدن داستان نشان دهند.البته امروزه به دلیل تمایل زیاد کودکان به بازی های رایانه ای و ویدئویی و تماشای تلویزیون، کمتر به شنیدن و خواندن داستان تمایل نشان می دهند. بازی های رایانه ای، ویدئویی و تلویزیونی شخصیت ها، داستان ها و مکالمات آماده را به کودکان تزریق می کند و کودکان را به گونه ای کاملاً منفعل تحت تاثیر قرار می دهند. این از نگرانی های عصر مدرن است که باعث تضعیف رشد تخیل فعال و زبان کودکان می شود.
   
بچه ها علاقه مند به خواندن کتاب های ترسناک به لحاظ روحی و روانی چه ویژگی هایی دارند؟
کودکان کنجکاو، دارای قوه تخیل قوی و هیجان طلب ممکن است تمایل بیشتری به خواندن یا شنیدن این گونه داستان ها نشان دهند. البته گاه کودکانی که زیاد می ترسند، نیز به دلیل واکنش ضد ترس به کتاب های ترسناک علاقه مند می شوند.
   
آن دسته از کودکانی که تمایل به خواندن کتاب های احساسی دارند روحیه شان چگونه است؟
کودکانی که درک عاطفی قوی تری دارند یا احساسات دیگران را بیشتر درک کرده یا تحت تاثیر عواطف قرار می گیرند، موضوع های عاطفی را بیشتر دنبال می کنند.
   
کودکانی که به سراغ کتاب های تخیلی می روند، زمینه های شخصیتی شان چگونه است؟
کودکان کنجکاو و باهوش و هیجان طلب ممکن است از خواندن کتاب های تخیلی لذت ببرند. اگر تخیل این کودکان تمرینی برای نزدیک شدن به واقعیت باشد و آگاهی آنان نیز همزمان رشد کند باعث خلاقیت و نوآوری خواهد شد، ولی اگر راهی برای گریز از واقعیت باشد اثر معکوس برجا خواهد گذاشت.
   
باتوجه به تفاوت های فرهنگی چقدر به خواندن کتاب های قصه ترجمه شده و آشنایی ذهنی کودکان با قهرمانان کتاب های خارجی توصیه می کنید؟
گاهی به دلیل نامانوس بودن قهرمان داستان های بیگانه ممکن است کودکان دچار احساس تعارض با دنیای واقعی خود شوند و نتوانند الگوی مناسبی از آن کسب کنند. البته اگر قهرمان هایی که تعارض کمتری با محیط واقعی و فرهنگ ما دارند، انتخاب شوند سبب توسعه شناخت کودک از یک دنیای بزرگتر خواهد شد.
   
قصه گویی و تعریف کردن داستان تا چه اندازه در گوینده قصه تاثیرگذار است؟
گوینده قصه با بهره گیری از نقش قهرمانان داستان ممکن است با کودک ارتباط بهتر و موثرتری برقرار کند و موضوعاتی را که به طور مستقیم قابل انتقال به کودک نیست به این وسیله به او منتقل شود. این شیوه رابطه آن ها را تسهیل می کند. والدین نیز با قصه گویی و استفاده از قهرمانان و شخصیت های داستان در آموزش رفتارهای مناسب و تربیت کودکان نقش بهتری را ایفا می کنند.
برخی اوقات گوینده قصه، قصد دارد با تعریف داستان احساسات درونی خود را منعکس کند و با برون ریزی احساسات از طریق داستان و قصه، حرف هایی را که در بیان آن عاجز است، به طور غیرمستقیم مطرح خواهد کرد و این در تخلیه هیجانی فرد گوینده قصه تاثیرگذار است.


قصه کودکانه به همراه تحلیل اختصاصی و نمونه

چیزی که تقریباً همه کودکان علاقه و اشتیاق فراوانی به آن دارند، شنیدن داستان کودکانه است. دنیای کودکان، دنیای قصه‌ها و ماجراهای پرهیجان است. کودکان در دنیای قصه بازی می‌کنند، با قصه کودکانه‌ای که والدینشان برایشان می‌خوانند می‌خوابند، بیدار می‌شوند وزندگی می‌کنند. حتی کودکان شلوغ و پر جنب‌وجوش هم با آرامش به قصه‌ها گوش می‌دهند، از قصه‌ها می‌آموزند و از آن پند و اندرز می‌گیرند و حتی در عالم خواب هم قصه‌ها را دنبال می‌کنند. اگر پدر و مادرها و معلمان با دنیای رنگین بچه‌ها آشنا باشند و منطق آن‌ها را عمیق‌تر درک کنند و آن را بپذیرند، می‌توانند با استفاده از هنر و فنون قصه‌گویی جرقه‌ی همه‌ی موفقیت‌ها و ارزش‌های تربیتی و اخلاقی را در کودک روشن کنند و روزبه‌روز آن را شعله‌ور‌تر کنند و به رشد و تقویت شخصیت کودک کمک کنند.

چقدر خوب می‌شد که اگر والدین و معلمان در خانه و مدرسه برای تربیت بهتر و حتی آموزش بهتر درس‌ها به هنر قصه‌گویی و اثرات مثبت آن توجه بیشتری می‌شد و آموزش قصه‌گویی بخشی از برنامه‌های اصلی معلمان و مدرسان قرار می‌گرفت.

 

متأسفانه بیشتر والدین و معلمان از تأثیرات بسیار وسیع و مفید قصه کودکانه برای کودکان غافل‌اند و از هنر قصه‌گویی و تأثیراتی که یک قصه‌ی کودکانه‌ی خوب می‌تواند بر کودک بگذارد اطلاعی ندارند و قصه گفتن را برای خود کاری حقیر و بی‌خود و برای کودکان کاری بیهوده تلقی می‌کنند و فکر می‌کنند که با این کار وقتشان را تلف می‌کنند. غافل از اینکه آن‌ها با همین قصه‌گویی‌ها می‌توانند بر ارزش‌های تربیتی و شخصیتی کودک بیفزایند و از آن در جهت برقراری ارتباط با درک و قوه‌ی تفکر کودک و نیز انتقال مفاهیم و قواعد زندگی بهره بگیرند.

چراکه در هر قصه کودکانه، نکات آموزنده‌ای نهفته است که کودک را به یادگیری و تفکر درباره چیزهایی که داخل داستان هست فرامی‌خواند. درواقع در هر قصه کودکانه، ماجراهایی دنبال می‌شود که نقاط مجهولی دارد. برای همین به‌راحتی می‌تواند حس کنجکاوی کودک را برانگیزاند؛ بنابراین، این یعنی تقویت حس کنجکاوی و درک عمیق مسائل و موضوعات در کودک.

همچنین یک قصه کودکانه علاوه بر اینکه کودک را سرگرم می‌کند، پیوستگی و پشت سر هم بودن صحنه‌های قصه کودکانه باعث ایجاد نظم منطقی در ذهن او می‌شود.


قصه کودکانه به همراه تحلیل اختصاصی و نمونه

چیزی که تقریباً همه کودکان علاقه و اشتیاق فراوانی به آن دارند، شنیدن داستان کودکانه است. دنیای کودکان، دنیای قصه‌ها و ماجراهای پرهیجان است. کودکان در دنیای قصه بازی می‌کنند، با قصه کودکانه‌ای که والدینشان برایشان می‌خوانند می‌خوابند، بیدار می‌شوند وزندگی می‌کنند. حتی کودکان شلوغ و پر جنب‌وجوش هم با آرامش به قصه‌ها گوش می‌دهند، از قصه‌ها می‌آموزند و از آن پند و اندرز می‌گیرند و حتی در عالم خواب هم قصه‌ها را دنبال می‌کنند. اگر پدر و مادرها و معلمان با دنیای رنگین بچه‌ها آشنا باشند و منطق آن‌ها را عمیق‌تر درک کنند و آن را بپذیرند، می‌توانند با استفاده از هنر و فنون قصه‌گویی جرقه‌ی همه‌ی موفقیت‌ها و ارزش‌های تربیتی و اخلاقی را در کودک روشن کنند و روزبه‌روز آن را شعله‌ور‌تر کنند و به رشد و تقویت شخصیت کودک کمک کنند.

چقدر خوب می‌شد که اگر والدین و معلمان در خانه و مدرسه برای تربیت بهتر و حتی آموزش بهتر درس‌ها به هنر قصه‌گویی و اثرات مثبت آن توجه بیشتری می‌شد و آموزش قصه‌گویی بخشی از برنامه‌های اصلی معلمان و مدرسان قرار می‌گرفت.

 

متأسفانه بیشتر والدین و معلمان از تأثیرات بسیار وسیع و مفید قصه کودکانه برای کودکان غافل‌اند و از هنر قصه‌گویی و تأثیراتی که یک قصه‌ی کودکانه‌ی خوب می‌تواند بر کودک بگذارد اطلاعی ندارند و قصه گفتن را برای خود کاری حقیر و بی‌خود و برای کودکان کاری بیهوده تلقی می‌کنند و فکر می‌کنند که با این کار وقتشان را تلف می‌کنند. غافل از اینکه آن‌ها با همین قصه‌گویی‌ها می‌توانند بر ارزش‌های تربیتی و شخصیتی کودک بیفزایند و از آن در جهت برقراری ارتباط با درک و قوه‌ی تفکر کودک و نیز انتقال مفاهیم و قواعد زندگی بهره بگیرند.

چراکه در هر قصه کودکانه، نکات آموزنده‌ای نهفته است که کودک را به یادگیری و تفکر درباره چیزهایی که داخل داستان هست فرامی‌خواند. درواقع در هر قصه کودکانه، ماجراهایی دنبال می‌شود که نقاط مجهولی دارد. برای همین به‌راحتی می‌تواند حس کنجکاوی کودک را برانگیزاند؛ بنابراین، این یعنی تقویت حس کنجکاوی و درک عمیق مسائل و موضوعات در کودک.

همچنین یک قصه کودکانه علاوه بر اینکه کودک را سرگرم می‌کند، پیوستگی و پشت سر هم بودن صحنه‌های قصه کودکانه باعث ایجاد نظم منطقی در ذهن او می‌شود.


تاثیر قصه گویی

قصه کودکانه و قصه گویی، موضوعی آشنا برای همه ی انسان ها در همه ی روزگاران و جوامع است. انسان ها در سفر و حضر، در غم و شادی، در تنهایی و جمع و حتی در گیر و دار جنگ ها و بحران های زندگی با قصه همراه و مایوس بوده اند؛ به همین علت، قصه را هم زاد انسان و زمان شکل گیری نخستین قصه ها را روزهای آغازین زندگی انسان در زمین، می دانند. قصه، تنها ، فاتح دنیای کودکان نیست بلکه بزرگسالان نیز در لحظه ی شنیدن یا خواندن قصه، درست مثل کوکان، با قصه جاری و همراه می شوند و صمیمیت و صفای کودکانه می یابند. در کتاب های آسمانی با شیوه ای خاص،داستان هایی برای عبرت ، تذکر، هدایت و انذار مطرح شده است؛ تورات ، انجیل و قرآن سرشار از داستان هایی هستند از انبیا، اقوام و تمدن هایی که آمده اند و رفته اند و زندگی آن ها چراغ راه دیگر انسان ها شده است. در دنیای پست مدرن قصه و داستان فضای آزادی برای عمل کردن به حساب می آیند به همان سادگی که داستان فرصتی برای ابتکار عمل دوباره فراهم می آورد به همین دلیل است که رویکرد های داستانی به روان درمانی بر این تاکید دارند که قصه ها در چگونگی رفتار و واقعیت های ما نقش موثری ایفا می کنند؛ قصه ها به ما راه حل هایی ارائه می کنند که غیر منتظره و شگفت انگیزند و در عین حال شدنی و مثبت هستند. داستان و قصه نقش بسیار


داستان های کودکانه و تاثیر آن بر ذهن کودک

قصه گویی برای کودکان

همه کودکان از شنیدن داستان کودکانه و زیبا لذت می برند. قصه ها پیامها و ارزش هایی را به مخاطب خود منتقل می کنند که تاثیر زیادی بر فرایند اجتماعی شدن و ذهن کودک دارد. غیرمستقیم بودن این پیامها موجب میشود که برای کودک دلنشین تر، جذاب تر و دوست داشتنی تر شود . بسیاری از والدین نگران میزان خشونت در داستان ها هستند. در مورد تاثیرات خشونت تصویر شده در داستان ها روانشناسان کودک به چند دسته تقسیم می شوند. بعضی معتقدند که این خشونت ها تأثیر پالاینده ای بر کودک دارد، در حالی که، گروهی برخلاف این نظر دلیل می آورند.

??

اگر داستان های کودکانه با لحنی آهنگین بدون نشان دادن غلوآمیز احساساتی نظیر هیجان، ترس یا پرخاشگری روایت شوند، بچه ها به هراس نمی افتند. داشتن پایان خوش که یکی از ویژگی های است که حسی از امنیت فراهم می کند و به کودکان اجازه می دهد از نظر حسی با داستان درگیر شوند.

بهترین توصیه شاید این است که داستانی بگویید که خودتان از آن لذت می برید ؛ مجبور نیستید همه داستان هایی  را که به آنها برمیخورید برایشان تعریف کنید. از گفتن داستان هایی که آنها را خیلی خشن یا نامناسب می یابید بپرهیزید. از تخیلتان استفاده کنید تا آنچه را یقین دارید داستان مناسبی است پیدا کنید. تاثیر قصه بر تربیت کودکان را نادیده نگیرید.

داستان کوتاه برای کودکان اگر به درستی و با شناخت دنیای کودکانه نوشته شود، به پرورش خلاقیت کودکان کمک کرده و مفاهیم زندگی را آموزش می‌دهد. داستان کودکان علاوه بر آنکه سرگرم کننده است، باید به مفاهیم زندگی اشاره کند اما آنقدر سطحی و ساده نباشد که داستان را تا حد یک پند و نصیحت پایین بیاورد. همچنین کودکان با توجه به خیال‌پردازی عمیق، از شنیدن داستان‌هایی که با جان‌بخشی به اشیا بی‌جان و همین‌طور حیوانات همراه است، لذت می‌برند.

داستان باید کوتاه باشد چون حوصله کودک از شنیدن داستان‌های طولانی و با شخصیت‌های زیاد سرمی‌رود. .قصه ها به کودکان یاری می رسانند تا ارتباط ها را درک کنند رابطه ای که بین شخصیت های یک قصه وجود دارد، می تواند به کودک یاری برساند که خود چگونه این موارد را در زندگی رعایت کند.

اهمیت داستان گویی در افزایش یادگیری و رشد ذهنی کودکان

اکثر ما در کودکی ها ی خود روزهایی را به یاد می آوریم که بزرگترها برای سرگرم کردن و یا کوتاه نمودن شب های بلند زمستان با قصه، مثل و چیستان اعضای خانواده را گرد هم می آوردند و لحظات استثنایی و دلپذیری را در پس این داستانهای راز گونه و پر معنا فراهم می کردند لحظاتی که تا کنون در یاد و خاطره باقی مانده است. نویسندگان حوزه کودک و نوجوان هم چنین روانشناسان رشد بر این عقیده هم رای هستند که قصه ها برای کودکان خردسال فقط یک محرک روانی و شنیداری نیستند، بلکه کارکردهای فراوانی برای این گروه از کودکان دارند. کودکان از طریق قصه ها با محیط پیرامون خود آشنا میشوند. هر قصه ای میتواند فضایی را به وجود بیاورد که کودکان هنگام رویارویی با نمونه های واقعی، رفتار و واکنش مناسبی را از خود نشان دهند.

در عین حال داستان های کودکانه  موجب میشوند تا کودکان بتوانند با گسترهای از کلمه ها آشنا شوند. کلمه هایی که ممکن است در گفتگوی روزانه هیچ وقت مورد استفاده قرار نگیرند همچنین قصه ها موجب می شوند تا کودکان با تجربه ها، احساسها، عواطف و شیوه های نگرش بزرگترها آشنا شوند.

هم چنین قصه ها قدرت تمرکز و دقت کودکان را افزایش میدهند .کودکان در اثر شنیدن این توانایی را به دست می آورند تا بتوانند شنیدن فعال را تجربه کنند. آنها حتی برای اینکه بتوانند ماجرا را دنبال کنند، ضروری است که دقت و تمرکز لازم را برای خوب شنیدن تمرین کنند.